چون ابر به سوی کانادا
تلاش برای مهاجرت به کانادا
پرونده سوم ارسال شد.

مدت هاست که نیومدم و چیزی ننوشتم و دلیل اون هم ناکامیم توی پروسه مهاجرت به کانادا (کبک) بود آخه زمانی که فکر می کردم همه چیز به خوبی و خوشی تموم شده و منتظر CSQ بودم، یه نامه برام اومد که : دوست عزیز ، بی خیال کانادا باش و تو همون ولایت خودت بمون. خوب منم که دپرس و داغون بعد از 2 سال و نیم و ارسال 2 تا پرونده له شده بودم.  خلاصه که به خورشید درونم گفتم : طاقت بیار خورشید من ، بیا و دوباره با من یکی بشو و دل رو بزن به دریا و پرونده سوم رو بفرست تا روی این مشکل رو کم کنیم پوزشو آتیش بکشیم. خورشید درون اول ناز می کرد و زیر بار نمی رفت ولی وقتی دید که زبان فرانسه خوندن دوباره آغاز شده ، کوتاه اومد و با من یکی شد.

رفتم و کلی مدرک فنی حرفه ای گرفتم آخه رشته من الکترونیکه و کارم برنامه نویسی. خلاصه از بهمن پارسال تا یک ماه پیش طول کشید و مدارک فرزکاری و تراشکاری و ابزار تیز کن معادل 2000 ساعت رو گرفتم و قصد دارم دیپلم مدرسه برای رشته فرزوتراش رو هم بگیرم.

القصه که 1 ماه پیش با سلام و صلوات و درود و تهنیت پرونده سوم رو فرستادیم به سوی مونترال که البته قدمم خیر بود و بلافاصله پروسه دعوت به مصاحبه ها شروع شد.

یادمه دفعه اول (بهمن 87) فایل نامبرم 30 تا 40 روزه اومد ، دومی 50 روزه و اینجور که الان نشون می ده یه 6 ماهی برا فایل نامبر باید لالا کنم. خلاصه اگه این اولین مطلبیه که دارین تو وب لاگ من می خونین، پیشنهاد می کنم به پست های قدیمم یه سری بزنین.

خلاصه که ما بازم به حرف خدا گوش کردیم که میگه:

چنانچه تصمیمی گرفتید با توکل به من انجام دهید که خدا توکل کنندگان را دوست دارد و یاری کند. آل عمران 159


[ سه شنبه ۱۳۹۰/۰۶/۲۹ ] [ 17:57 ] [ محمدرضا ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

ماندن جایز نیست - دیگر باید رفت.
تنهایی شاید یه راهه ، راهی تا بی نهایت     قصه همیشه تکرار ، هجرت و هجرت و هجرت

Comme Un Nuage Vers Au Canada
امکانات وب